محل تبلیغات شما

24 اردیبهشت 1393

من که در تُنگ برای تو تماشا دارم/ با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟

دل پر از شوق رهایی است، ولی ممکن نیست /به زبان آورم آن را که تمنا دارم

چیستم؟! خاطره زخم فراموش شده / لب اگرباز کنم با تو سخن ها دارم

با دلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی / سنگرا با چه زبانی به سخن وادارم؟

چیزی از عمر نمانده است، ولی می خواهم / خانهای را که فرو ریخته بر پا دارم

فاضل نظری

مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام ...

این روزها مریض شدم ... برگرد

ملال آورتر از تکرار رنجی نیست در عالم

تو ,ولی ,است، ,تماشا ,سخن ,سنگ ,تماشا دارم ,تو تماشا ,دارم با ,با چه ,را که

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت تفریحی Juan's info رفیق بی کلک pracribulsa داستانک siosabaghi بانک مقالات انگلیسی حسابداری با ترجمه فارسی سال 2020میلادی تولیدی کفش و عمده فروشی کتونی زنانه و مردانه در تهران tibimenra وبلاگ شخصی !!!!!